معنی فارسی gas cap
A2درپوشی که روی دریچه مخزن گاز خودرو قرار میگیرد و برای جلوگیری از نفوذ گاز و آلودگی به کار میرود.
A cover for the gas tank of a vehicle to prevent leaks and contamination.
- NOUN
example
معنی(example):
درپوش گاز باید محکم شود تا از نشتی جلوگیری شود.
مثال:
The gas cap should be tightened to prevent leaks.
معنی(example):
او قبل از پر کردن مخزن درپوش گاز را برداشت.
مثال:
He removed the gas cap before filling the tank.
معنی فارسی کلمه gas cap
:
درپوشی که روی دریچه مخزن گاز خودرو قرار میگیرد و برای جلوگیری از نفوذ گاز و آلودگی به کار میرود.