معنی فارسی gas pump

B1

پمپ بنزین وسیله‌ای است که برای پر کردن باک خودروها با سوخت از آن استفاده می‌شود.

A machine that dispenses gasoline into vehicles.

noun
معنی(noun):

A device at a gas station that dispenses gasoline.

example
معنی(example):

به پمپ بنزین رفتم تا باک خود را پر کنم.

مثال:

I went to the gas pump to fill my tank.

معنی(example):

پمپ بنزین خراب است و نیاز به تعمیر دارد.

مثال:

The gas pump is out of order and needs to be repaired.

معنی فارسی کلمه gas pump

: معنی gas pump به فارسی

پمپ بنزین وسیله‌ای است که برای پر کردن باک خودروها با سوخت از آن استفاده می‌شود.