معنی فارسی gashliness

B1

زشت بودن، حالتی که در آن چیزی بسیار ناخوشایند یا ترسناک دیده می‌شود.

The quality of being unpleasantly ugly or grim.

example
معنی(example):

زشت بودن خانه متروکه ترسناک بود.

مثال:

The gashliness of the abandoned house was frightening.

معنی(example):

او از زشت بودن مناظر شگفت‌زده شد.

مثال:

He was taken aback by the gashliness of the scenery.

معنی فارسی کلمه gashliness

: معنی gashliness به فارسی

زشت بودن، حالتی که در آن چیزی بسیار ناخوشایند یا ترسناک دیده می‌شود.