معنی فارسی gasking

B1

گاسکینگ به معنای صحبت کردن و گفتگو در مورد موضوعات مختلف است.

Engaging in casual conversation or chat.

example
معنی(example):

او در کنار آتش کمپ صدای بلندی گاسکینگ می‌کرد.

مثال:

He was gasking loudly at the campfire.

معنی(example):

ما شب را به گاسکینگ و تعریف داستان‌ها گذراندیم.

مثال:

We spent the night gasking and sharing stories.

معنی فارسی کلمه gasking

: معنی gasking به فارسی

گاسکینگ به معنای صحبت کردن و گفتگو در مورد موضوعات مختلف است.