معنی فارسی gasogene
B1وسیله ای که گاز تولید می کند و در فرآیندهای مختلف کاربرد دارد.
A device that produces gas and is utilized in various processes.
- NOUN
example
معنی(example):
گازوژن برای گرمایش گاز تولید میکند.
مثال:
The gasogene generates gas for heating.
معنی(example):
درک نحوه کارکرد گازوژن برای پروژه ما مهم است.
مثال:
Understanding how the gasogene operates is important for our project.
معنی فارسی کلمه gasogene
:
وسیله ای که گاز تولید می کند و در فرآیندهای مختلف کاربرد دارد.