معنی فارسی gasolinic

B2

ارتباط با بنزین یا ویژگی‌های مربوط به آن.

Pertaining to or resembling gasoline.

example
معنی(example):

ویژگی‌های گازولینیک ماده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

مثال:

The gasolinic properties of the substance were analyzed.

معنی(example):

ترکیبات گازولینیک می‌توانند برای محیط زیست مضر باشند.

مثال:

Gasolinic compounds can be harmful to the environment.

معنی فارسی کلمه gasolinic

: معنی gasolinic به فارسی

ارتباط با بنزین یا ویژگی‌های مربوط به آن.