معنی فارسی gasometrically
B2به روش گازشناسی، بهویژه در مورد میزان و حجم گازها.
In a manner relating to gasometry.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها بهصورت گازمتریک برای دقت تحلیل شدند.
مثال:
The data was gasometrically analyzed for accuracy.
معنی(example):
آزمایش نمونهها بهصورت گازمتریک برای نتایج بسیار مهم است.
مثال:
Gasometrically testing samples is crucial for results.
معنی فارسی کلمه gasometrically
:
به روش گازشناسی، بهویژه در مورد میزان و حجم گازها.