معنی فارسی gatekeepings
B1کنترل دروازهای، مجموعه اقداماتی که برای نظارت و مدیریت دسترسی به یک مکان انجام میشود.
The act of managing and monitoring access to a location.
- NOUN
example
معنی(example):
کنترلهای دروازهای باشگاه محیطی امن برای اعضا فراهم میکرد.
مثال:
The gatekeepings of the club ensured a safe environment for members.
معنی(example):
کنترلهای دروازهای مؤثر میتوانند ورود افراد غیرمجاز را منع کنند.
مثال:
Effective gatekeepings can prevent unauthorized entry.
معنی فارسی کلمه gatekeepings
:
کنترل دروازهای، مجموعه اقداماتی که برای نظارت و مدیریت دسترسی به یک مکان انجام میشود.