معنی فارسی gatewoman

B1

زنی که مسئولیت نگهداری یا نظارت بر دروازه یا ورودی را دارد.

A woman who works at a gate, typically overseeing entry to a place.

example
معنی(example):

دروازه‌بان از بازدیدکنندگان در ورودی استقبال کرد.

مثال:

The gatewoman welcomed visitors at the entrance.

معنی(example):

به عنوان دروازه‌بان، او گذرنامه‌ها را برای امنیت بررسی می‌کند.

مثال:

As a gatewoman, she checks passes for security.

معنی فارسی کلمه gatewoman

: معنی gatewoman به فارسی

زنی که مسئولیت نگهداری یا نظارت بر دروازه یا ورودی را دارد.