معنی فارسی gaudsman
B1شخصی که مسئول نظارت بر زینتها و تجملات است.
A person who is responsible for overseeing extravagance or decoration.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر زرق و برق مسئول نظارت بر تزئینات پیچیده بود.
مثال:
The gaudsman was responsible for overseeing the elaborate decorations.
معنی(example):
او به عنوان مدیر زرق و برق برای بسیاری از رویدادهای معتبر کار میکرد.
مثال:
She worked as a gaudsman for many prestigious events.
معنی فارسی کلمه gaudsman
:
شخصی که مسئول نظارت بر زینتها و تجملات است.