معنی فارسی gauntry
B2داربست یا سازهای حمایتکننده، مخصوصاً در زمینههای مهندسی.
A structure designed to support something, especially during construction.
- NOUN
example
معنی(example):
داربست پل یک شگفتی مهندسی بود.
مثال:
The gauntry of the bridge was an engineering marvel.
معنی(example):
او از داربست که بار سنگین را حمایت میکرد، تحسین کرد.
مثال:
He admired the gauntry supporting the heavy load.
معنی فارسی کلمه gauntry
:
داربست یا سازهای حمایتکننده، مخصوصاً در زمینههای مهندسی.