معنی فارسی gaw
B1صدای بلندی که ناشی از شگفتی یا حیرت است.
A loud sound made in response to surprise or wonder.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
او وقتی سوپرایز را دید یک گاف بلند زد.
مثال:
He let out a loud gaw when he saw the surprise.
معنی(example):
صدا آنقدر غیرمنتظره بود که همه یک گاف زدند.
مثال:
The noise was so unexpected that everyone gave a gaw.
معنی فارسی کلمه gaw
:
صدای بلندی که ناشی از شگفتی یا حیرت است.