معنی فارسی gazed
B1 /ɡeɪzd/خیره شدن به معنی نگاه کردن با دقت و تمرکز به چیزی است.
The past tense of gaze; to have looked at something or someone steadily and intently.
- verb
verb
معنی(verb):
To stare intently or earnestly.
مثال:
In fact, for Antonioni this gazing is probably the most fundamental of all cognitive activities ... (from Thinking in the Absence of Image)
معنی(verb):
To stare at.
example
معنی(example):
او با حیرت به ستارهها خیره شد.
مثال:
He gazed at the stars in awe.
معنی(example):
او با محبت به کودک نوزادش خیره شد.
مثال:
She gazed lovingly at her newborn baby.
معنی فارسی کلمه gazed
:
خیره شدن به معنی نگاه کردن با دقت و تمرکز به چیزی است.
