معنی فارسی gazelline

B2

گازلین، توصیفی برای بافتی نرم و لوکس مشابه با پوست گازل.

A term used to describe a soft, luxurious texture reminiscent of gazelle skin.

example
معنی(example):

پارچه دارای بافتی گازلین بود که حس لوکسی به آن می‌داد.

مثال:

The fabric had a gazelline texture that made it feel luxurious.

معنی(example):

او لباس گازلینی پوشیده بود که به زیبایی در حین راه رفتن جاری بود.

مثال:

She wore a gazelline dress that flowed beautifully as she walked.

معنی فارسی کلمه gazelline

: معنی gazelline به فارسی

گازلین، توصیفی برای بافتی نرم و لوکس مشابه با پوست گازل.