معنی فارسی gazetteerish
B2سبکی که به اطلاعات جغرافیایی و محلی مرتبط است و معمولاً شامل نقشهها میباشد.
Characteristic of or resembling a gazetteer; often related to geographical information.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب دارای سبک گازتهریر بود که پر از نقشهها و اطلاعات محلی بود.
مثال:
The book had a gazetteerish style, filled with maps and local information.
معنی(example):
نوشتن او اغلب حس گازتهریر داشت، گویی که در اطلس قرار داشت.
مثال:
His writing often felt gazetteerish, as if it belonged in an atlas.
معنی فارسی کلمه gazetteerish
:
سبکی که به اطلاعات جغرافیایی و محلی مرتبط است و معمولاً شامل نقشهها میباشد.