معنی فارسی gbm

B1

فرآیند کار کردن با دیگران به منظور رسیدن به یک هدف مشترک.

Working together with others towards a common goal.

example
معنی(example):

آن‌ها جلسه‌ای برای بحث در مورد پروژه آینده برگزار کردند.

مثال:

They held a meeting to discuss the upcoming project.

معنی(example):

همکاری می‌تواند به فرصت‌های جدید منجر شود.

مثال:

A collaboration can lead to new opportunities.

معنی فارسی کلمه gbm

: معنی gbm به فارسی

فرآیند کار کردن با دیگران به منظور رسیدن به یک هدف مشترک.