معنی فارسی gear-head
B1به فردی اطلاق میشود که نسبت به خودروها و نحوه کارکرد آنها علاقهمند است.
A slang term for someone who is passionate about cars and automotive technology.
- NOUN
example
معنی(example):
برادر من آنقدر گیربند است که تمام هفتههایش را در تعمیرگاه میگذراند.
مثال:
My brother is such a gear-head that he spends all his weekends in the garage.
معنی(example):
به عنوان یک گیربند، او همیشه از آخرین روندها در تکنولوژیهای خودرو مطلع است.
مثال:
As a gear-head, he always knows the latest trends in car technologies.
معنی فارسی کلمه gear-head
:
به فردی اطلاق میشود که نسبت به خودروها و نحوه کارکرد آنها علاقهمند است.