معنی فارسی gearhead

B2

گیرفتد به شخصی اطلاق می‌شود که علاقه زیادی به مکانیک و کار بر روی خودروها و موتورها دارد.

A person who is very interested in or knowledgeable about automobiles and machinery.

noun
معنی(noun):

A mechanical device used to increase the torque of gears.

example
معنی(example):

یک گیرفتد به کار کردن بر روی خودروها و موتورهای اتومبیل علاقه دارد.

مثال:

A gearhead loves working on cars and engines.

معنی(example):

برادر من یک گیرفتد کامل است؛ او همه آخر هفته‌هایش را در گاراژ می‌گذارد.

مثال:

My brother is a total gearhead; he spends all his weekends in the garage.

معنی فارسی کلمه gearhead

: معنی gearhead به فارسی

گیرفتد به شخصی اطلاق می‌شود که علاقه زیادی به مکانیک و کار بر روی خودروها و موتورها دارد.