معنی فارسی geast
B1چشمانداز، نمایی از داستان یا احساسی که در یک موقعیت مشخص وجود دارد.
The overall tone or mood conveyed in communication or storytelling.
- NOUN
example
معنی(example):
چشمانداز داستان آن را جذاب کرد.
مثال:
The geast of the story made it captivating.
معنی(example):
در صدای او نشانهای از غم وجود داشت.
مثال:
There was a geast of sadness in her voice.
معنی فارسی کلمه geast
:
چشمانداز، نمایی از داستان یا احساسی که در یک موقعیت مشخص وجود دارد.