معنی فارسی geggee
B1گِگگی، اصطلاحی صمیمانه برای دقیقتر اشاره به فردی علاقهمند یا مورد توجه.
A term that denotes affection or endearment towards someone.
- OTHER
example
معنی(example):
او در یک حالت دوستانه به او گِگگی گفت.
مثال:
He referred to her as a geggee in a friendly manner.
معنی(example):
گِگگی در این گردهمایی به خوبی پذیرفته شد.
مثال:
The geggee was well-received at the gathering.
معنی فارسی کلمه geggee
:گِگگی، اصطلاحی صمیمانه برای دقیقتر اشاره به فردی علاقهمند یا مورد توجه.