معنی فارسی gelatinousness

B2

خصوصیت ژلاتینی، به حالتی اشاره دارد که ماده‌ای قوامی شبیه به ژلاتین دارد.

The quality or state of being gelatinous; having a jelly-like texture.

example
معنی(example):

ژلاتینی بودن قالب باعث می‌شد که آن را به سختی بتوان manejar کرد.

مثال:

The gelatinousness of the mold made it hard to handle.

معنی(example):

دانشمند به ژلاتینی بودن ماده توجه کرد.

مثال:

The scientist noted the gelatinousness of the substance.

معنی فارسی کلمه gelatinousness

: معنی gelatinousness به فارسی

خصوصیت ژلاتینی، به حالتی اشاره دارد که ماده‌ای قوامی شبیه به ژلاتین دارد.