معنی فارسی gelded

B1

گماردن، اشاره به وضعیت یک حیوان نر که اندام جنسی‌اش حذف شده است.

Refers to a male animal that has been castrated.

verb
معنی(verb):

To castrate a male (usually an animal).

معنی(verb):

To deprive of anything essential; to weaken.

adjective
معنی(adjective):

Castrated.

example
معنی(example):

این مادیان بهار گذشته گمارد شده بود.

مثال:

The colt was gelded last spring.

معنی(example):

بسیاری از صاحبان ترجیح می‌دهند که نرهای گمارد شده را به خاطر خلق و خوی ملایم‌ترشان داشته باشند.

مثال:

Many owners prefer gelded males for their gentler temperament.

معنی فارسی کلمه gelded

: معنی gelded به فارسی

گماردن، اشاره به وضعیت یک حیوان نر که اندام جنسی‌اش حذف شده است.