معنی فارسی gelid
C1 /ˈdʒɛl.ɪd/سرد و یخزده، به خصوص در مورد دما یا احساسی که باعث احساس ناخوشایند میشود.
Extremely cold; icy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Very cold; icy or frosty.
example
معنی(example):
هوای سرد باعث میشد که همه در زمستان لرز کنند.
مثال:
The gelid air made everyone shiver in the winter.
معنی(example):
او به او نگاهی سرد داد که لرز به بدنش انداخت.
مثال:
She gave him a gelid stare that sent chills down his spine.
معنی فارسی کلمه gelid
:
سرد و یخزده، به خصوص در مورد دما یا احساسی که باعث احساس ناخوشایند میشود.