معنی فارسی gemonies

B1

مراسم یا جشن‌های باستانی که در آن سنگ‌ها یا جواهرات مورد توجه هستند.

Ceremonies or celebrations associated with gems or precious stones.

example
معنی(example):

متون باستانی مراسم مختلفی از جمن‌ها را که توسط جامعه برگزار می‌شد توصیف کرده‌اند.

مثال:

The ancient texts described various gemonies held by the community.

معنی(example):

در افسانه‌های محلی، جمن‌ها با موسیقی و رقص جشن گرفته می‌شدند.

مثال:

In local lore, gemonies were celebrated with music and dance.

معنی فارسی کلمه gemonies

: معنی gemonies به فارسی

مراسم یا جشن‌های باستانی که در آن سنگ‌ها یا جواهرات مورد توجه هستند.