معنی فارسی gender-nonconforming
B2افرادی که رفتارها و هنجارهای مورد انتظار از جنسیت خود را نقض کنند.
Describes individuals whose appearance and behavior do not conform to traditional gender roles.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a gender expression not in accordance with traditional masculine or feminine gender norms
example
معنی(example):
یک فرد غیرهمساز با جنسیت به انتظارات سنتی جنسیت خود عمل نمی‌کند.
مثال:
A gender-nonconforming person does not follow the traditional expectations of their gender.
معنی(example):
در جامعه، بسیاری از مردم شروع به پذیرش افراد غیرهمساز با جنسیت کرده‌اند.
مثال:
In society, many people are starting to accept gender-nonconforming individuals.
معنی فارسی کلمه gender-nonconforming
:
افرادی که رفتارها و هنجارهای مورد انتظار از جنسیت خود را نقض کنند.
