معنی فارسی general secretary
B1دبیرکل، مسئول ارشد یک سازمان یا اتحادیه که وظیفه رهبری و مدیریت امور را بر عهده دارد.
The chief officer of an organization, often responsible for managing its activities.
- noun
noun
معنی(noun):
Chief officer or leader of a political party or organization, especially in Communist contexts.
example
معنی(example):
دبیرکل عملیات سازمان را مدیریت کرد.
مثال:
The general secretary managed the organization's operations.
معنی(example):
او به عنوان دبیرکل اتحادیه منصوب شد.
مثال:
He was appointed as the general secretary of the union.
معنی فارسی کلمه general secretary
:
دبیرکل، مسئول ارشد یک سازمان یا اتحادیه که وظیفه رهبری و مدیریت امور را بر عهده دارد.
