معنی فارسی generalizeable
B2قابل تعمیم، به معنای اینکه یک نتیجه یا نظریه میتواند به جمعیتهای دیگر نیز اعمال شود.
Capable of being generalized or applied to different situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یافتههای این مطالعه قابل تعمیم به جمعیتهای دیگر است.
مثال:
The findings of this study are generalizeable to other populations.
معنی(example):
نتایج او فراتر از گروه خاصی که مطالعه شده، قابل تعمیم است.
مثال:
Her conclusions are generalizeable beyond the specific group studied.
معنی فارسی کلمه generalizeable
:قابل تعمیم، به معنای اینکه یک نتیجه یا نظریه میتواند به جمعیتهای دیگر نیز اعمال شود.