معنی فارسی genericalness
B1عمومیت، حالت عمومی و کلی که بتوان به آن دستهبندیهای بزرگتری اشاره کرد.
The quality of being general or applicable across a range of instances or cases.
- NOUN
example
معنی(example):
عمومیت این مطالعه باعث میشود که به موقعیتهای مختلف اعمال شود.
مثال:
The genericalness of the study allows it to apply to various situations.
معنی(example):
عمومیت برای نظریهها در علوم اجتماعی مهم است.
مثال:
Genericalness is important for theories in social sciences.
معنی فارسی کلمه genericalness
:عمومیت، حالت عمومی و کلی که بتوان به آن دستهبندیهای بزرگتری اشاره کرد.