معنی فارسی genetic imprinting

B2

انگشت‌نگاری ژنتیکی، فرآیندی است که طی آن الگوی بیان ژن‌ها تحت تأثیر وراثت قرار می‌گیرد و می‌تواند نتایج متنوعی در نسل‌های بعدی داشته باشد.

A process by which gene expression is regulated based on parental inheritance.

example
معنی(example):

انگشت‌نگاری ژنتیکی بر نحوه بیان ژن‌ها در نسل‌های آینده تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Genetic imprinting affects how genes are expressed in offspring.

معنی(example):

برخی بیماری‌ها به مشکلات مربوط به انگشت‌نگاری ژنتیکی وابسته هستند.

مثال:

Some diseases are linked to problems with genetic imprinting.

معنی فارسی کلمه genetic imprinting

: معنی genetic imprinting به فارسی

انگشت‌نگاری ژنتیکی، فرآیندی است که طی آن الگوی بیان ژن‌ها تحت تأثیر وراثت قرار می‌گیرد و می‌تواند نتایج متنوعی در نسل‌های بعدی داشته باشد.