معنی فارسی geniculated
B1جنیکوله به مشکل، زاویهدار یا خمیده اشاره دارد و در علوم زیستی به کار میرود.
Describing fibers or structures that are bent or angular in nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیرهای عصبی جنیکوله برای واکنشهای بازتابی حیاتی هستند.
مثال:
The geniculated nerve pathways are crucial for reflex actions.
معنی(example):
محقق بررسی کرد که چگونه الیاف جنیکوله بر حرکت تأثیر میگذارند.
مثال:
The researcher studied how geniculated fibers affect movement.
معنی فارسی کلمه geniculated
:جنیکوله به مشکل، زاویهدار یا خمیده اشاره دارد و در علوم زیستی به کار میرود.