معنی فارسی genioglossus

B1

عضله‌ای که زبان را بیرون می‌آورد و به حرکات آن کمک می‌کند.

A muscle that helps in protrusion of the tongue.

example
معنی(example):

عضله‌ی ژنئوالوسوس به شما کمک می‌کند زبان خود را بیرون بیاورید.

مثال:

The genioglossus muscle helps you stick out your tongue.

معنی(example):

یک ژنئوالوسوس قوی برای گفتار صحیح مهم است.

مثال:

A strong genioglossus is important for proper speech.

معنی فارسی کلمه genioglossus

:

عضله‌ای که زبان را بیرون می‌آورد و به حرکات آن کمک می‌کند.