معنی فارسی genitory

B2

جنیتوری، اصطلاحی در زیست‌شناسی که به ساختارها و فرایندهای مرتبط با تولید مثل اشاره دارد.

A biological term referring to structures and processes involved in reproduction.

example
معنی(example):

جنیتوری نقش مهمی در تولید مثل انسان دارد.

مثال:

The genitory plays a crucial role in human reproduction.

معنی(example):

مطالعه جنیتوری برای درک علم ژنتیک ضروری است.

مثال:

The study of genitory is essential for understanding genetics.

معنی فارسی کلمه genitory

:

جنیتوری، اصطلاحی در زیست‌شناسی که به ساختارها و فرایندهای مرتبط با تولید مثل اشاره دارد.