معنی فارسی genitourinary
B2سیستم ترکیبی که شامل دستگاه ادراری و تولید مثل است.
Relating to the genital and urinary organs.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to the genital and urinary systems of the body together with their function, disease etc.
example
معنی(example):
سیستم تناسلی-ادراری شامل ارگان‌های تولید مثل و ادراری است.
مثال:
The genitourinary system includes the reproductive and urinary organs.
معنی(example):
پزشکانی که در حوزه سیستم تناسلی-ادراری تخصص دارند، بیماری‌های مرتبط را درمان می‌کنند.
مثال:
Doctors specializing in the genitourinary tract treat related diseases.
معنی فارسی کلمه genitourinary
:
سیستم ترکیبی که شامل دستگاه ادراری و تولید مثل است.
