معنی فارسی genomics
B2علمی که به مطالعه ژنومها و تغییرات آنها در موجودات زنده میپردازد و تأثیر آنها را بر روی سلامتی و بیماریها بررسی میکند.
The branch of molecular biology concerned with the structure, function, evolution, and mapping of genomes.
- noun
noun
معنی(noun):
The study of the complete genome of an organism
example
معنی(example):
ژنومیک یک حوزه مهم علمی است.
مثال:
Genomics is an important field of science.
معنی(example):
پیشرفتها در زمینه ژنومیک میتواند به پزشکی شخصیسازی شده منجر شود.
مثال:
Advancements in genomics can lead to personalized medicine.
معنی فارسی کلمه genomics
:
علمی که به مطالعه ژنومها و تغییرات آنها در موجودات زنده میپردازد و تأثیر آنها را بر روی سلامتی و بیماریها بررسی میکند.