معنی فارسی genson
B1جنسان، بهمعنی بزرگ خانواده یا سرپرست که بهعنوان رهبر یا فرد پیشرو شناخته میشود.
A term referring to a leader or prominent member of a family or community.
- NOUN
example
معنی(example):
بزرگ خانواده، جنسان، رهبر بزرگی بود.
مثال:
The genson of the family was a great leader.
معنی(example):
او به عنوان جنسان جامعه شناخته میشد.
مثال:
He was known as the genson of the community.
معنی فارسی کلمه genson
:جنسان، بهمعنی بزرگ خانواده یا سرپرست که بهعنوان رهبر یا فرد پیشرو شناخته میشود.