معنی فارسی genty

B2

ویژگی‌های مؤدبانه و با نزاکت که در رفتار و حرکات فرد نمایان می‌شود.

Exhibiting genteel characteristics; refined or respectable.

example
معنی(example):

او چهره‌ای مؤدبانه داشت که دیگران را آرام می‌کرد.

مثال:

He had a genty demeanor that put others at ease.

معنی(example):

افراد مؤدب معمولاً به خاطر سبک شیک خود در بین جمعیت متمایز می‌شوند.

مثال:

Genty people often stand out in a crowd due to their elegant style.

معنی فارسی کلمه genty

:

ویژگی‌های مؤدبانه و با نزاکت که در رفتار و حرکات فرد نمایان می‌شود.