معنی فارسی genuflects
A2خم شدن از روی احترام، به ویژه در مکان‌های مذهبی.
To bend down on one knee, often as a sign of respect or reverence.
- verb
verb
معنی(verb):
To bend the knee, as in servitude.
معنی(verb):
To briefly touch one knee to the ground, typically associated with religious worship.
معنی(verb):
To behave in a servile manner; to grovel.
example
معنی(example):
در طول مراسم، او در برابر میز قربانی خم می‌شود.
مثال:
During service, he genuflects in front of the altar.
معنی(example):
او به عنوان نشانه‌ای از احترام هنگام ورود به کلیسا خم می‌شود.
مثال:
She genuflects as a sign of respect when entering the church.
معنی فارسی کلمه genuflects
:
خم شدن از روی احترام، به ویژه در مکان‌های مذهبی.
