معنی فارسی geocentrically
B2به شیوه‌ای که زمین را به عنوان مرکز جهان در نظر بگیرد.
In a manner that considers the Earth as the center of the universe.
- ADVERB
example
معنی(example):
در این مدل باستانی، ستاره‌ها از نقطه نظر زمین‌مرکزی دیده می‌شوند.
مثال:
The stars are viewed geocentrically in this ancient model.
معنی(example):
در یک چشم‌انداز زمین‌مرکزی، جهان به دور زمین می‌چرخد.
مثال:
In a geocentrically oriented perspective, the universe revolves around the Earth.
معنی فارسی کلمه geocentrically
:
به شیوه‌ای که زمین را به عنوان مرکز جهان در نظر بگیرد.
