معنی فارسی geochronic
B2به زمان و توالی رویدادهای زمینشناسی اشاره دارد.
Relating to the time and sequence of geological events.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایههای ژئوتاریخی میتوانند تاریخچه تغییرات آب و هوایی را نشان دهند.
مثال:
Geochronic layers can reveal the history of climate changes.
معنی(example):
در زمینشناسی، تحلیل ژئوتاریخی برای درک لایه شناسی ضروری است.
مثال:
In geology, geochronic analysis is essential for understanding stratigraphy.
معنی فارسی کلمه geochronic
:
به زمان و توالی رویدادهای زمینشناسی اشاره دارد.