معنی فارسی geolocates
B1عمل مشخص کردن موقعیت یک شیء یا فرد با استفاده از داده‌های جغرافیایی.
To determine the geographic location of something using technology.
- verb
verb
معنی(verb):
To use GPS to provide map coordinates to a person or an object
مثال:
We have geolocated the missing ship, so we can now send rescue personnel.
example
معنی(example):
این اپلیکیشن موقعیت شما را با استفاده از جی‌پی‌اس مشخص می‌کند.
مثال:
The app geolocates your position using GPS.
معنی(example):
او می‌تواند هر دستگاهی که به اینترنت متصل است را مکان‌یابی کند.
مثال:
He can geolocate any device linked to the internet.
معنی فارسی کلمه geolocates
:
عمل مشخص کردن موقعیت یک شیء یا فرد با استفاده از داده‌های جغرافیایی.
