معنی فارسی geomagnetist
B1ژئومغناطیسدان به فردی اشاره دارد که در زمینه بررسی میدانهای مغناطیسی فعالیت میکند.
A specialist in geomagnetism.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ژئومغناطیسدان از ابزارهای مختلفی برای اندازهگیری میدانهای مغناطیسی استفاده میکند.
مثال:
A geomagnetist uses various instruments to measure magnetic fields.
معنی(example):
کار ژئومغناطیسدان برای درک فعالیتهای لرزهای ضروری است.
مثال:
The geomagnetist's work is essential for understanding seismic activity.
معنی فارسی کلمه geomagnetist
:ژئومغناطیسدان به فردی اشاره دارد که در زمینه بررسی میدانهای مغناطیسی فعالیت میکند.