معنی فارسی geopolitical
C1ژئوپلیتیک به مطالعه تأثیر جغرافیا بر سیاست‌های جهانی و روابط دولتی می‌پردازد.
Relating to politics, especially international relations, as influenced by geographical factors.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to geopolitics.
example
معنی(example):
عوامل ژئوپلیتیکی بر روابط بین‌الملل تاثیر می‌گذارند.
مثال:
Geopolitical factors influence international relations.
معنی(example):
چهره ژئوپلیتیکی به سرعت در حال تغییر است.
مثال:
The geopolitical landscape is changing rapidly.
معنی فارسی کلمه geopolitical
:
ژئوپلیتیک به مطالعه تأثیر جغرافیا بر سیاست‌های جهانی و روابط دولتی می‌پردازد.
