معنی فارسی gerahs

B1

گرَش، واحدی از پول که در گذشته در برخی از کشورها استفاده می‌شده است.

A small unit of currency formerly used in some Middle Eastern countries.

example
معنی(example):

این سکه ارزش چند گرَش را دارد.

مثال:

The coin is worth a few gerahs.

معنی(example):

او در جعبه قدیمی چند گرَش پیدا کرد.

مثال:

He found several gerahs in the old box.

معنی فارسی کلمه gerahs

:

گرَش، واحدی از پول که در گذشته در برخی از کشورها استفاده می‌شده است.