معنی فارسی germinant
B1مادهای که به جوانهزنی کمک میکند.
A substance that encourages or stimulates germination.
- NOUN
example
معنی(example):
جوانهزن با احتیاط برای مقاومت آن انتخاب شد.
مثال:
The germinant was carefully selected for its resilience.
معنی(example):
یک جوانهزن مادهای است که رشد را تشویق میکند.
مثال:
A germinant is a substance that promotes growth.
معنی فارسی کلمه germinant
:مادهای که به جوانهزنی کمک میکند.