معنی فارسی gershonite

B1

گرشونیت‌ها، یکی از قبیله‌های بنی اسرائیل که مسئولیت‌هایی در طول سفر مردم اسرائیل داشتند.

The Gershonites were one of the Levite clans tasked with sacred duties.

example
معنی(example):

گرشونیت‌ها مسئول جابه‌جایی تابوت بودند.

مثال:

The Gershonites were responsible for moving the tabernacle.

معنی(example):

قبیله گرشونیت وظایف خاصی در معبد داشت.

مثال:

The Gershonite clan had specific duties in the sanctuary.

معنی فارسی کلمه gershonite

:

گرشونیت‌ها، یکی از قبیله‌های بنی اسرائیل که مسئولیت‌هایی در طول سفر مردم اسرائیل داشتند.