معنی فارسی gess
B1حدس زدن، به معنای تخمین زدن یا حدس زدن یک واقعیت یا رویداد بر اساس شواهد یا اطلاعات محدود.
To form an estimate or conjecture about something.
- VERB
example
معنی(example):
تنها میتوانم حدس بزنم که دیشب چه اتفاقی افتاده است.
مثال:
I can only gess what happened last night.
معنی(example):
حدس زدن نتیجه بازی سخت است.
مثال:
It's hard to gess the outcome of the game.
معنی فارسی کلمه gess
:حدس زدن، به معنای تخمین زدن یا حدس زدن یک واقعیت یا رویداد بر اساس شواهد یا اطلاعات محدود.