معنی فارسی gestaltist
B2شخصی که بر اصول نظریه گشتالت در روانشناسی تأکید میکند.
A person who adheres to the principles of Gestalt theory in psychology.
- NOUN
example
معنی(example):
رواندرمانگر به روش جامع به درمان نزدیک شد.
مثال:
The gestaltist approached therapy in a holistic way.
معنی(example):
به عنوان یک نظریهپرداز گشتالت، او به قدرت اکنون اعتقاد دارد.
مثال:
As a gestaltist, she believes in the power of now.
معنی فارسی کلمه gestaltist
:شخصی که بر اصول نظریه گشتالت در روانشناسی تأکید میکند.