معنی فارسی gestated

B1

باردار شدن به معنای مدت زمانی است که جنین در بدن مادر رشد می‌کند.

To carry or develop offspring within the body until birth.

verb
معنی(verb):

To carry offspring in the uterus from conception to delivery.

معنی(verb):

(by analogy) To develop an idea.

example
معنی(example):

حیوان برای چندین ماه قبل از زایمان باردار شد.

مثال:

The animal gestated for several months before giving birth.

معنی(example):

در پستانداران، معمولاً جوانان در رحم باردار می‌شوند.

مثال:

In mammals, young are typically gestated in the womb.

معنی فارسی کلمه gestated

: معنی gestated به فارسی

باردار شدن به معنای مدت زمانی است که جنین در بدن مادر رشد می‌کند.