معنی فارسی get rooted

B1

ریشه‌دار شدن به معنای ایجاد ارتباط و احساس تعلق به یک مکان یا گروه خاص است.

To establish oneself in a particular community or situation.

example
معنی(example):

مهم است که در جامعه خود ریشه‌دار شوید.

مثال:

It's important to get rooted in your community.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که در شغل جدیدش با دوستیابی ریشه‌دار شود.

مثال:

She decided to get rooted in her new job by making friends.

معنی فارسی کلمه get rooted

: معنی get rooted به فارسی

ریشه‌دار شدن به معنای ایجاد ارتباط و احساس تعلق به یک مکان یا گروه خاص است.