معنی فارسی get wind of

B1

با اطلاع یا خبر شدن، زمانی به کار می‌رود که فردی اطلاعاتی را به صورت غیررسمی می‌شنود.

To learn about something, usually a piece of news, indirectly.

verb
معنی(verb):

To hear about; to learn of, especially with respect to facts intended to have been kept confidential or secret.

example
معنی(example):

امیدوارم آنها از مهمانی سورپرایز ما باخبر نشوند.

مثال:

I hope they don’t get wind of our surprise party.

معنی(example):

او قبل از اعلام رسمی از خبر مطلع شد.

مثال:

She got wind of the news before the official announcement.

معنی فارسی کلمه get wind of

: معنی get wind of به فارسی

با اطلاع یا خبر شدن، زمانی به کار می‌رود که فردی اطلاعاتی را به صورت غیررسمی می‌شنود.